آثار نقاشي دلارا دارابي، زنداني محکوم به اعدام

 

"مجموعه‌اي که پيش روي شماست، کلکسيوني از عشق و شادي من است که تقديم ديدگان شما

کرده‌ام. تا بي‌هيچ قضاوتي درباره دلآرا به تماشاي روح او بنشينيد! بي‌هيچ قضاوتي ببينيد! نمي‌دانم از

کدام جاده سرزمينمان براي ديدن نقاشي‌هاي من آمده‌ ايد مهم هم نيست چون به هر صورت مي‌دانم

که راهنماي شما 'عشق' بوده است. عشق به زندگي، به انسان، به ايمان که باورداشتن همه

  اينهاست."

 "من دلآرا دارابي ?? ساله، متهم به قتل، محکوم به اعدام، سه سال است که با رنگ‌ها و فرم‌ها و

واژه‌ها  از خودم دفاع مي‌کنم."

"اين نقاشي‌ها يعني اين که مي‌شود احساس سعادت کرد در عين سياه‌بختي"

"مجموعه حاضر ترکيبي از رنجها، ‌گريه‌هاي شبانه‌روزي و دردهايي است که با همت و ياري خدا و دوستان

عزيزتر از جانم گرد هم آمده است."

"تابلوهايي که پيش روي شماست تصاوير و رنگهاي بي حرف نيستند، ‌آنها فتورئالهاي دردناک زندگي

ماست."

"اين نقاشي‌ها با کمترين امکانات ممکن کشيده شده‌اند. يعني اين که مي‌شود در عين محروميت و در

شرايطي که دستت از آزادي کوتاه آست، ‌آزادي را درون خودت بيافريني."

"اين نقاشي‌ها سوگندي است به جرمي ناکرده. تا مگر رنگ‌ها مرا به زندگي بازم گردانند."

عشق در پستوي زندان !


دل آرا، خواستم درباره ات مطلبي بنويسم، اما کدام اثر، گوياتر و تواناتر از هنر دستانت مي

تواند بار غم و دردي که بر دلت نشسته را به تصوير بکشد و چه زيبا (عشق) را در پستوي

تاريکخانه زندان به نمايش گذاشتي.

تو الآن که دارن اين مطلب رو مي خونن در اين دنيا نيستي اما هرگز نتوانستند و نمي توانند

روح بلند پرواز و آزادي طلب را اسير قل و زنجير کنند. به تو افتخار مي کنيم  دل آرا  که چگونه

ديدن و چگونه بودن را آموختي، به تو افتخار مي کنيم   آنطور که خودت گفتي با کمترين

امکانات، از سياه قلمت خنجري ساختي بر دل  ظلمت، تاريکي، جامعه نابرابر و قوانين زن

ستيزي که براي تو و قربانيان از جنس تو کبري رحمانپور، فاطمه حقيقت پژوه، نازنين فتاحي و

هزاران زن در بند که قرباني قوانين نابرابر  و  مستبدان و ستيزه جويان آزادي شده اند.

رفيقي در حوراي خورشيد گفت آبروي زمين محتاج توست زنده بمان دختر!  تو  زنده هستي 

دل آرا!   من،  تو و ما  بايد قلم هاي سياه را بشکنيم تا دستان پر توان دل آراها  اينبار آزادي را 

به تصوير بکشند و  قهقهه هاي مستانه زندگي برابر و بدون خشونت را جايگزين دردها و گريه

هاي شبانــه دل آراها  بکنيم .